من از آن چه نیست دل میکندم
من از آن ز دیگران ببریدم
که جدا نمانم از تو یک دم
به برت عزیز دل در این جا
چه بخواهد از دو عالم آدم
به امید وصل شادان هستم
ز فراق گر چه میگرییدم
قطرات بارش عشقت را
به درون تفته میباریدم
همه عالم است زنجیر دل
چو چنین به بند تو آزادم
درباره این سایت